در ۵۱ کیلومتری جنوب شرقی مشگین شهر در نزدیکی لاهرود، دره‌ای بزرگ با تندیس‌هایی به شکل پیکره‌های انسانی قرار دارد. این مکان محل نبرد و کشته شدن شیخ حیدر صفوی در جنگ با شیروان شاه بوده است. این دره طویل به نام شیروان دره سی معروف است. طول این دره از حوالی شهر لاهرود تا آبگرم شابیل به حدود ۴۰ کیلومتر می‌رسد. در ایرانگردی امروز قصد داریم تا با شما سری به این دره بزنیم، پس همراهمان باشید.



ادامه مطلب
تاريخ : پنجشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۸ | 17:23 | نویسنده : Behnam M |

با یکی از دوستانم وارد قهوه‌خانه‌‌ای کوچک شدیم و سفارش‌ دادیم به سمت میزمان می‌رفتیم که دو نفر دیگر وارد قهوه‌خانه شدند و سفارش دادند: پنج‌تا قهوه لطفاً، دوتا برای ما و سه تا هم قهوه مبادا! سفارش‌شان را حساب کردند، دوتا قهوه‌شان را برداشتند و رفتند. از دوستم پرسیدم: «ماجرای این قهوه‌های مبادا چی بود؟» دوستم گفت: «اگه کمی صبر کنی بزودی تا چند لحظه دیگه حقیقت رو می‌فهمی.»

آدم‌های دیگری وارد کافه شدند. دو تا دختر آمدند، نفری یک قهوه سفارش دادند، پرداخت کردند و رفتند. سفارش بعدی هفت‌تا قهوه بود از طرف سه تا وکیل، سه تا قهوه برای خودشان و چهارتا قهوه مبادا! همان‌طور که به ماجرای قهوه‌های مبادا فکر می‌کردم و از هوای آفتابی و منظره‌ی زیبای میدان روبروی کافه لذت می‌بردم، مردی با لباس‌های مندرس وارد کافه شد که بیشتر به گداها شباهت داشت. با مهربانی از قهوه‌چی پرسید: قهوه‌ی مبادا دارید؟

خیلی ساده‌ است! مردم به جای کسانی که نمی‌توانند پول قهوه و نوشیدنی گرم بدهند، به حساب خودشان قهوه مبادا می‌خرند. سنت قهوه‌ی مبادا از شهرناپل ایتالیا شروع شد و کم‌کم به همه‌جای جهان سرایت کرد. در بعضی مکان‌ها شما نه تنها می‌توانید نوشیدنی گرم به جای کسی بخرید، بلکه می‌توانید پرداخت پول یک ساندویچ یا یک وعده غذای کامل را نیز تقبل کنید.

چه زیباست ما هم کمی بیشتر به این “مبادا”ها در زندگی فکر کنیم لبخند “مبادا”، سخاوت “مبادا”، مهربانی “مبادا”، محبت “مبادا”

چه بسا کسانی در اطراف ما باشند که با این”مبادا”ها جان دوباره ای بگیرند، یادمان باشد که: امروز همان روز “مبادا” است، همان فردایی که دیروز نگرانش بودیم.



تاريخ : چهارشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۸ | 10:53 | نویسنده : Behnam M |

آنقدر دلش شکسته بود که اشک توی چشماش همینطوری داشت حلقه میزد . رفتم پیشش گفتم چی شده ، با همون حالتی که روی چرخ دستی نشسته بود گفت دلم گرفته میگفت یه روز عاشق بوده ، میگفت خیلی ها دوسش داشتن . نمیتونست زیاد حرف بزنه آخه زبونش میگرفت شدیدن با همون لحن وقتی داشتم از پیشش میرفتم گفت تو رو خدا نرو وایسا یکم با من درد دل کن.

بغلش روی یه صندلی چوبی نشستم.

میگفت وقتی دم پنجره میشینه و گریه میکنه، همه بهش میگن دیوونه . میگفت آخه تقصیر من شد که رفت (یارش و میگفت) همون که یه مدت بهش عشق می ورزید انگار چند سال بود ندیده بودش . وقتی گفتم الان کجاست ؟ گفت نمیدونم ولی امیدوارم حالش خوب باشه . میگفت وقتی که سالم بودم همه دورم میچرخیدن ولی الان یکی نیست یه سلام بهم بکنه.

میگفت اومد من و رو تخت بیمارستان دید وقتی دکترا بهش گفتن فلج شدم و دیگه مثل قبل نمیتونم حرف بزنم انگار دنیا رو ، رو سرش خراب کردن برای اینکه من و با این حال و روز نبینه رفت ، رفتش برای همیشه ، الانم منتظرش هستم . گریم گرفت نمیتونستم وایسم پهلوش رفتم … رفتم فقط یک چیز ، فقط یک چیز و خوب فهمیدم آدما هیچ وقت یه آدم و به خاطر خودش نمی خوان …



تاريخ : چهارشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۸ | 10:53 | نویسنده : Behnam M |

باران خوبی باریده بود و مردم دهکده‌ی شیوانا به شکرانه نعمت باران و حاصلخیزی مزارع، عصر یک روز آفتابی در دشت مقابل مدرسه شیوانا جمع شدند و به شادی پرداختند. تعدادی از شاگردان مدرسه شیوانا هم در کنار او به مردم پراکنده در دشت خیره شده بودند.

در گوشه‌ای دو زوج جوان کنار درختی نشسته بودند و آهسته با یکدیگر صحبت می‌کردند؛ آنقدر آهسته که فقط خودشان دو تا صدای هم را می‌شنیدند. در گوشه‌ای دیگر دو زوج پیر روبه‌روی هم نشسته بودند و در سکوت به هم خیره شده و مشغول نوشیدن چای بودند. در دوردست نیز زن و شوهری میانسال با صدای بلند با یکدیگر گفت‌وگو می‌کردند و حتی بعضی اوقات صدایشان آنقدر بلند و لحن صحبتشان به حدی ناپسند بود که موجب آزار اطرافیان می‌شد.

یکی از شاگردان از شیوانا پرسید: "آن دو نفر چرا با وجودی که فاصله بینشان کم است سر هم داد می‌زنند؟"

شیوانا پاسخ داد: "وقتی دل‌ آدم‌ها از یکدیگر دور می‌شود آنها برای اینکه حرف خود را به دیگری ثابت کنند مجبورند عصبانی شوند و سر هم داد بزنند. هرچه دل‌ها از هم دورتر باشد و روابط بین انسان‌ها سردتر باشد میزان داد و فریاد آنها روی سر هم بیشتر و بلندتر است. وقتی دل‌ها نزدیک هم باشد فقط با یک پچ‌پچ آهسته هم می‌توان هزاران جمله ناگفته را بیان کرد. درست مانند آن زوج جوان که کنار درخت با هم نجوا می‌کنند. اما وقتی دل‌ها با یکدیگر یکی می‌شود و هر دو نفر سمت نگاهشان یکی می‌شود، همین که به هم نگاه کنند یک دنیا جمله و عبارت محبت‌آمیز رد و بدل می‌شود و هیچ‌کس هم خبردار نمی‌شود. درست مثل آن دو زوج پیر که در سکوت از کنار هم بودن لذت می‌برند. هر وقت دیدید دو نفر سر هم داد می‌زنند بدانید که دل‌هایشان از هم دور شده است و بین خودشان فاصله زیادی می‌بینند که مجبور شده‌اند به داد و فریاد متوسل شوند."



تاريخ : چهارشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۸ | 10:52 | نویسنده : Behnam M |

روزی مرد جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می کرد که زیبا ترین قلب را درتمام آن منطقه دارد. جمعیت زیاد جمع شدند. قلب او کاملاً سالم بود و هیچ خدشه‌ای بر آن وارد نشده بود و همه تصدیق کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که تاکنون دیده‌اند. مرد جوان با کمال افتخار با صدایی بلند به تعریف قلب خود پرداخت.

ناگهان پیر مردی جلوی جمعیت آمد و گفت که قلب تو به زیبایی قلب من نیست. مرد جوان و دیگران با تعجب به قلب پیر مرد نگاه کردند قلب او با قدرت تمام می‌تپید اما پر از زخم بود. قسمت‌هایی از قلب او برداشته شده و تکه‌هایی جایگزین آن شده بود و آنها به راستی جاهای خالی را به خوبی پر نکرده بودند برای همین گوشه‌هایی دندانه دندانه درآن دیده می‌شد. در بعضی نقاط شیارهای عمیقی وجود داشت که هیچ تکه‌ای آن را پرنکرده بود، مردم که به قلب پیر مرد خیره شده بودند با خود می‌گفتند که چطور او ادعا می‌کند که زیباترین قلب را دارد؟ مرد جوان به پیر مرد اشاره کرد و گفت تو حتماً شوخی می‌کنی؛ قلب خود را با قلب من مقایسه کن؛ قلب تو فقط مشتی زخم و بریدگی و خراش است.

پیر مرد گفت : درست است. قلب تو سالم به نظر می‌رسد اما من هرگز قلب خود را با قلب تو عوض نمی‌کنم. هر زخمی نشانگر انسانی است که من عشقم را به او داده‌ام، من بخشی از قلبم را جدا کرده‌ام و به او بخشیده‌ام. گاهی او هم بخشی از قلب خود را به من داده است که به جای آن تکه‌ی بخشیده شده قرار داده‌ام؛ اما چون این دو عین هم نبوده‌اند گوشه‌هایی دندانه دندانه در قلبم وجود دارد که برایم عزیزند؛ چرا که یاد‌آور عشق میان دو انسان هستند. بعضی وقتها بخشی از قلبم را به کسانی بخشیده‌ام اما آنها چیزی از قلبشان را به من نداده‌اند، اینها همین شیارهای عمیق هستند. گرچه دردآور هستند اما یاد‌آور عشقی هستند که داشته‌ام.

امیدوارم که آنها هم روزی بازگردند و این شیارهای عمیق را با قطعه‌ای که من در انتظارش بوده‌ام پرکنند، پس حالا می‌بینی که زیبایی واقعی چیست ؟ مرد جوان بی هیچ سخنی ایستاد، در حالی که اشک از گونه‌هایش سرازیر می‌شد به سمت پیر مرد رفت از قلب جوان و سالم خود قطعه‌ای بیرون آورد و با دستهای لرزان به پیر مرد تقدیم کرد پیر مرد آن را گرفت و در گوشه‌ای از قلبش جای داد و بخشی از قلب پیر و زخمی خود را به جای قلب مرد جوان گذاشت.

مرد جوان به قلبش نگاه کرد؛ دیگر سالم نبود، اما از همیشه زیباتر بود زیرا که عشق از قلب پیر مرد به قلب او نفوذ کرده بود.



تاريخ : چهارشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۸ | 10:51 | نویسنده : Behnam M |

استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟

شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت: چون در آن لحظه آرامش و خونسردیمان را از دست می‌دهیم.

استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است؛ اما چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟

شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند اما پاسخ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد. سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگر فاصله می‌گیرد. آن‌ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند؛ هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن‌ها باید صدایشان را بلندتر کنند.

سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها سر هم داد نمی‌زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌کنند چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلب‌هایشان بسیار کم است.

استاد ادامه داد: هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند و فقط در گوش هم نجوا می‌کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می‌شود. سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند و فقط به یکدیگر نگاه می‌کنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد.



تاريخ : چهارشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۸ | 10:50 | نویسنده : Behnam M |

رابرت دانیس زو قهرمان مشهور ورزش گلف در آرژانتین، در یک مسابقه برنده شد و مبلغ زیادی پول برد.

در پایان مراسم و پس از گرفتن جایزه، زنی به سوی او دوید و با تضرع و زاری از او خواست تا پولی به او بدهد تا بتواند کودک بیمارش را از مرگ نجات دهد.

زن گفت که هیچ پولی برای پرداخت هزینه درمان ندارد و اگر رابرت به او کمک نکند کودکش از دست خواهد رفت.

قهرمان گلف درنگ نکرد و تمام پول را به زن داد.

هفته بعد یکی از مقامات انجمن گلف به رابرت گفت: ساده لوح، خبر جالبی برایت دارم. آن زن اصلاً بچه مریضی نداشت که هیچ، اصلاً ازدواج هم نکرده است. او به تو کلک زده است دوست من.

رابرت با خوشحالی جواب داد: خدا را شکر، پس هیچ کودکی در حال مرگ نبوده اینکه خیلی عالیست!



تاريخ : چهارشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۸ | 10:49 | نویسنده : Behnam M |

درویشی تهی‌‌دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند.

کریم خان گفت: این اشاره‌های تو برای چه بود؟

درویش گفت: نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم.

آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟

کریم خان در حال کشیدن قلیان بود؛ گفت چه می‌خواهی؟

درویش گفت: همین قلیان، مرا بس است.

چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت.

خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد.

پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد.

روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت.

ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت: نه من کریمم نه تو؛ کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.



تاريخ : چهارشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۸ | 10:41 | نویسنده : Behnam M |

 احتمالا اصطلاح میراث جهانی یونسکو به گوشتان خورده است. آیا می‌دانید زمانی که از میراث جهانی یونسکو صحبت می‌شود، منظورمان چیست؟ با توجه به اینکه در چند روز اخیر جنگل‌های هیرکانی ایران به این فهرست اضافه شده‌اند، بر آن شدیم تا کمی در مورد این میراث صحبت کنیم و لیست کامل میراث جهانی یونسکوی ایران را با هم بررسی کنیم. با ما همراه باشید.



ادامه مطلب
تاريخ : پنجشنبه بیستم تیر ۱۳۹۸ | 17:8 | نویسنده : Behnam M |

شم اقتصادی چیست؟

شم اقتصادی مجموعه ای از مهارت هاست که به ما کمک ميکند یک ثروت مثبت، مستمر و مطمئن را ایجاد کنیم. اگر کاری کردید که تنها امروز شرایط مالیتان خوب باشد، به هیج عنوان کافی نیست. بلکه باید به یک شرایط مستمر و دائمی برسید. یکسری اصول و قانون های پول درآوردن وجود دارند که قواعد و قوانین نانوشته کسب و کار نامیده می شوند.

صاحبان شم اقتصادی از هیچ پول میسازند و آنرا بکار می گیرند تا باز پول تولید کند. در حالیکه اشخاص معمولی جامعه در اسارت باورهای نادرست تمامی عمر براي پول کار ميکنند . و منتظرند تا اتفاقی بیفتد تا حالشان خوب شود. بررسی های گوناگون نشان ميدهد اشخاص دارای شم اقتصادی این الگوها را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از یک یا چند نفر از اشخاص تاثیرگذار زندگیشان آموخته اند. خانواده، دوست ها و خصوصا جامعه، چه بسیارند پیشقراولان شم اقتصادی که در خانواده هائی عامی متولد می شوند ولی با تمرین و تجربه اندوزی شامه اقتصادیشان را قدرتمند نموده اند.

تفکرات ثروتمندانه، سبب احساسات ثروتمندانه میشود و هرچقدر حس ثروتمندی داشته باشید زندگی شما با خلق مهلت های جدیدتر رو به رو میشود.

آین راند، میگوید:ثروت محصول توانایی انسان در تفکر است.

آدمایی که اندیشه ثروتمندانه دارند، از نخبه های درسی و یا نابغه هایی که می بینید نیستند، اختلاف عمده آنها دراین است که نسبت به اکثریت جامعه متفاوت فکر کردند.

آدمایی که ثروتمند شدند این موفقیتشان را یک پاداش الهي نمیدانند بلکه به این ایمان دارند که ثروت آفرینی یک مهارت است و یک مهارت قابل یادگیری است...

خيلي کلی میتوانیم بگوییم شم اقتصادی یک مدل فکری و یک روش رفتاری است که به ایجاد، حفظ و توسعه ثروت ما را سوق میدهد.

کسانی که دارای شم اقتصادی هستند به این فکر می کنند که از نقطه صفر پول بسازند یعنی از هیچ پول ساختن در حالیکه آدمهای معمولی به این مسئله فکر می کنند که براي پول کار کنند و این یکی از باورهای اشتباه است.

توصیه افرادی که ثروتمند شدند این است که از داشتن آرزوهای بزرگ هراسی نداشته باشید، در این عصر و زمان افراد را از روی بزرگی آرزوهایشان ارزیابی ميکنند .

 

اشخاص به ۲ گروه ثروت افرین و ثروت جو تقسیم میشوند: 

۱. اشخاص ثروت افرین کسانی هستند که ثروت های بزرگ ایجاد ميکنند و تنها ۹% از اشخاص جامعه را شامل میشوند . این اشخاص خصوصیت هایی مانند جسارت و پشتکار و اراده، اعتماد به نفس، قابلیت ریسک پذیری، حس آينده نگری، مهارت کار گروهی، خلاقیت و نوآوری و از همه مهم تر قابلیت تولید پول را دارا ميباشند .

۲. اشخاص ثروتجو که ۳۹% اشخاص جامعه را تشکیل می‌دهند افرادی عجول، مقلد، محافظه کارند که به دنبال حجم پول بالا هستند و در تولید پول مدیریت لازم را ندارند. این اشخاص مبنای مشکلات و ناتواناییهای خود را بي‌پولي و عدم امکانات مالی مطلوب تلقی ميکنند .

ما در فضایی تربیت شدیم که صرفا به دنبال گرفتن پول هستیم نه تولید پول. قابلیت تولید پول براي هر کس منحصر به فرد است. یکی از مهم ترين روشهای ایجاد پول قابلیت ایجاد رابطه مؤثر و شبکه های ارتباطی است که در اصطلاح عامیانه باندبازی گفته ميشود .

خصوصیت هایی مانند جستجوگری، ابتکار، به روز بودن،مدیریت منبع های انساني، قابلیت متقاعد کردن اشخاص، سخت کوشی و خستگی ناپذیری از قابلیت های اشخاص در پول درآوردن هستند. فرمول طلایی ثروت، عرضه راهکارهایی براي برطرف کردن نیازهای مردم با کم ترین قيمت و بالاترین کیفیت است. بدین ترتیب درصورتی که به دنبال ثروت و پول درآوردن هستید باید قابلیت های تولید پول را بشناسید و آن ها را در راستای تولید ثروت مثبت بکار ببرید.

 

براساس مطالعات و تحقيقات به عمل آمده، مهمترين فرمول کار بزرگان کسب و کار را می توان به شرح ذیل بیان نمود:

  ۱. حیف است توسعه کسب و کار به یک نقطه محدود شود.

۲. خوشبینی ، خیرخواهی، خوشرویی و خوشحالی ابزار کار من هستند.

۳. راستگویی، ایمان، درست‌کاری، سعی، کار زیاد، عقل سلیم راهنمای من هستند.

۴. این رسالت به دوش من گذاشته شده که جامعه را یک گام به جلو ببرم.

۵. من باید مدام ارامش داشته باشم و از دردسر کنار بکشم.

۶. من باید همیشه اول باشم، یا حداقل جز برترین ها باشم.

۷. سهمی از شرکت را به مدیران خود واگذار کردن .

۸. نگه داشتن احترام کسی که با او داد و ستد داریم. 

۹. قبل از هر تصمیم در کمال خونسردی باید جنبه های گوناگون کار را سنجید و بعد تصمیم محکمی گرفت.  

 

می توان با چند راه حل ساده  دیگر شم اقتصادی خود را تقویت کرد:

کاهش هزینه های اضافی

افرادی که شم اقتصادی دارند معمولاً به دنبال هزینه های اضافی نیستند و به عبارتي دقیقتر هزینه های اقتصادی خود را به حداقل می رسانند.

 

بررسی اخبار اقتصادی

دنبال کردن اخبار سیاسی، اجتماعي و اقتصادی روز کمک ميکند طی شناخت از بازار، قیمت شکست های تجاری خود را کاهش دهید و در خرید و فروش ها یا سرمایه گذاری های خود موفق تر عمل کنید.

 

کارت نکشیدن

یکی از کارهایی که افرادی با شم اقتصادی بالا انجام می‌دهند این است که به راحتی کارت نمی کشند. این مسئله کمک ميکند اشخاص ذکر شده متوجه قیمت خریدهای خود شده و حساب بانکیشان یک دفعه خالی نشود.

 

خرید بجاي فروش!

شاید کلمه خرید یاداور ولخرجی باشد. ولی افرادی با شم اقتصادی بالا بجاي خرید موارد غیرضروری اول پس‌انداز ميکنند و بعد مبادرت به خرید مواردی مانند ملک ميکنند . ولی به این راحتی ها حاضر نمی شوند خریدهای خود را بفروشند. 

 

منبع: بیتوته



تاريخ : پنجشنبه بیستم تیر ۱۳۹۸ | 11:23 | نویسنده : Behnam M |

قسمتی از وقت خود را به تماشای حیوانات اختصاص دهید. تحقيقات به عمل آمده نشان ميدهد افرادی که پس از عمل جراحی رابطه بیشتری با حیوانات داشته اند سریعتر بهبود یافته اند. شما هم میتوانید مقطع کوتاهی به حرکات یک گربه نظر کنید، اسب ها را تماشا کنید و…



ادامه مطلب
تاريخ : پنجشنبه بیستم تیر ۱۳۹۸ | 11:22 | نویسنده : Behnam M |

وقتی می‌توانید با گوشت بدن فرد تازه‌درگذشته حیوانات را سیر کنید، چرا خودتان آن را بخورید؟ چنین فکری همان رسم بودائیان تبت یا «تدفین آسمانی» است؛ سنت خردکردن بدن مرده به تکه‌های کوچک و سپردن باقی کار به حیوانات و مشخصاً پرندگان.



ادامه مطلب
تاريخ : پنجشنبه بیستم تیر ۱۳۹۸ | 11:14 | نویسنده : Behnam M |

دکتر محمود سریع القلم استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی " 30 ویژگی جوامعی را که در آن رقابت کمیاب است" چنین برشمرد:

1-افراد اول دیگران را تمجید می­‌کنند، بعد شاید تحلیل کنند؛


2-صنعت تملق ناخواسته تسرّی پیدا می­‌کند؛


3-مناسبات فردی بر سیستم سازی اولویت پیدا می­‌کند؛


4-افراد واژه ­هایی را استفاده می­‌کنند که صاحبان سِمَت خوششان بیاید؛


5-حفظ سِمَت بر کیفیت عملکرد مدیران اولویت پیدا می­‌کند؛


6-در ناخودآگاهِ افراد، راستگو نبودن حالت عادی پیدا می­‌کند؛


7-کسانی که توانایی، تخصص و شخصیت دارند به حاشیه رانده می­‌شوند؛


8-دستیابی به سِمَت بسیار سهل می­‌شود ؛


9-رؤیا پردازی و تخیلات جای تحلیل­ های مبتنی بر Fact را می­‌گیرند؛


10-افراد می‌­آموزند 10 درصد حقیقت را بگویند، 90 درصد تزیین کنند؛


11-حیله­ گری برای رسیدن به پول و سِمَت بسیار فعال می­‌شود؛


12-افراد می‌آموزند با واژه­ ها، حداقل برای مدتی می­توانند دیگران را فریب دهند؛


13-دسترسی به رانت بسیار راحت می‌­شود؛


14-فی­ البداهه بودن (Arbitrariness) قاعده می­‌شود؛


15-پیش­بینی رفتار و افکار واقعی افراد، ناممکن می­‌شود؛


16-افراد در طول یک روز بنا به ضرورت و نوع مخاطبین، چند بار جهان­ بینی عوض می­‌کنند؛


17-وفای به عهد، معنای خود را از دست می‌­دهد؛


18-افراد، شخصیت واقعی خود را در لایه­ های تودرتو پنهان می‌­کنند؛


19-افراد در توجیهِ طرح هایی که کارآمدی ندارند، حرفه­ ای می­‌شوند؛


20-برنامه ­ریزی با موانع جدی روبرو می­‌شود؛


21-به سختی می­‌شود روی قول، سخن و دیدگاه افراد حساب کرد؛


22-عمده نوآوری ­ها در حفظ سِمَت خود را نشان می­‌دهند؛


23-مسئولیت و اعتبار اظهار نظر کردن به شدت کاهش پیدا می­‌کند؛


24-موضوع کارآمدی صرفاً در سخنرانی ­ها و همایش­ ها بحث می­‌شود؛


25-اهمیت ثانیه، دقیقه و زمان به حداقل خود می‌­رسند؛


26-کار جّدی و درازمدت، بسیار سخت می­‌شود؛


27-افراد خورجینی از شخصیت­‌های مختلف در اختیار دارند که به تناسب شرایط، از شخصیت مناسب استفاده می‌­کنند؛


28-ارتقاء افراد عمدتاً با سنجش میزان ارادت آنها، تعیین می­‌شود؛


29-کشورهای دیگر و بنگاه های خارجی به سختی بتوانند با این جامعه به توافقِ پایدار برسند؛


30-جامعه و کشور به تدریج، اثرگذاری و مزیت نسبی خود را در سطح بین­ المللی از دست می­‌دهند.



تاريخ : سه شنبه هجدهم تیر ۱۳۹۸ | 11:51 | نویسنده : Behnam M |

براساس گزارشی که توسط آنکتاد منتشر شده، سرمایه گذاری مستقیم خارجی در شرق آسیا طی سال گذشته میلادی رشد 4 درصدی داشته به 280 میلیارد دلار رسیده است.



ادامه مطلب
تاريخ : دوشنبه هفدهم تیر ۱۳۹۸ | 14:23 | نویسنده : Behnam M |

تصاویری از عجیب‌ترین خانه‌هایی که در سراسر دنیا ساخته شده اند را در این گزارش میبینیم.



ادامه مطلب
تاريخ : دوشنبه دهم تیر ۱۳۹۸ | 20:20 | نویسنده : Behnam M |

این مطلب نگاهی دارد به 10 حزب بزرگ آمریکایی که دیگر در عرصه سیاسی آمریکا حضور ندارند اما به شدت بر دو حزب جمهورخواه و دموکرات تاثیرگذار بوده اند.



ادامه مطلب
تاريخ : دوشنبه دهم تیر ۱۳۹۸ | 17:31 | نویسنده : Behnam M |

وقتی به یک کشور خارجی سفر می‌کنید، احتمالا با میوه‌های جدید، با رنگ‌ها و شکل‌های مختلفی مواجه می‌شوید که حتی نامشان را هم نمی‌توانید تلفظ کنید.



ادامه مطلب
تاريخ : یکشنبه نهم تیر ۱۳۹۸ | 13:3 | نویسنده : Behnam M |

تویوتا چندی پیش با معرفی خودروی میرای، وارد دنیای خودرو‌های پیل سوختی شد تا نشان دهد در کنار خودرو‌های هیبرید، روی این خودرو‌ها هم حساب ویژه‌ای باز کرده است و به این ترتیب در کنار شرکت‌هایی همچون دایملر و هیوندای قرار گرفت. احتمالا از خودرو‌های پیل سوختی زیاد شنیده‌اید، اما پیل سوختی چیست و چگونه کار می‌کند؟ در این مقاله به‌طور خلاصه کارکرد پیل سوختی را مرور می‌کنیم، آنچه ممکن است محرک خودرو‌های آینده باشد.



ادامه مطلب
تاريخ : یکشنبه نهم تیر ۱۳۹۸ | 6:57 | نویسنده : Behnam M |
تاريخ : شنبه هشتم تیر ۱۳۹۸ | 11:14 | نویسنده : Behnam M |

یک کلبه دورافتاده در اعماق جنگل و در نزدیکی گرداب گرانشی اسرارآمیز اورگان وجود دارد. بومیان آمریکا این منطقه را «زمین ممنوعه» می‌نامند و از آن اجتناب می‌کنند. تصور می‌شود که نوعی میدان نیروی کروی در اینجا وجود دارد که نیمی از آن زیر زمین و نیمی دیگرش بالای سطح زمین است و باعث می‌شود مردم واقعیت را متفاوت احساس کند.



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه هشتم تیر ۱۳۹۸ | 11:1 | نویسنده : Behnam M |